آیشینآیشین، تا این لحظه: 11 سال و 29 روز سن داره

دخترم،بهترین همدم من

بدون عنوان

1391/11/14 23:16
نویسنده : مهناز
444 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم خوبی نفس مامانی؟

نمی دونم چرا امروز دلم بدجوری گرفته....ناراحت دلم میخواد گریه کنم اما الان خونه مامان بزرگ هستم و نمی تونم گریه کنم با اینکه با مامان بزرگ دیروز برات کلی خرید کردیم  اما بازم خوشحال نیستم گریه

به هر حال دیروز صبح وقت سونو گرافی داشتم که بیایم و تو رو ببینیم....رفتیم سونو اما تو خواب بودی و زیاد تکون نمی خوردی شایدم مثل من ناراحت بودی چون مامانی ناراحت بود عزیزم منو ببخش دست خودم نیست من خیلی حساسم و زود ناراحت میشم بخصوص الان که توی دلم تورو دارم....ناراحت

اگه تو بیایی زندگی من یه رنگ و بوی دیگه میگیره و من کسی رو توی تنهایی هام دارم که بهش پناه ببرم  کاش تو هم منو به این اندازه که من دوستت دارم ،دوستم داشته باشی......

 

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت

که جانم در جوانی سوخت ،ای جانم به قربانت

 

تحمل گفتی و من هم  که کردم سال ها اما

چقدر اخر تحمل ،بلکه یادت رفته پیمانت

 

چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی

حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت

 

تمنای وصالم نیست،عشق من بگیر از من

به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت

 

امید خسته ام تا چند گیرد با اجل کشتی

بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت؟

 

چه شب هایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو

به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت

 

دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست

امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت

 

به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق می ورزند

نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت

 

دوستت دارم دخترم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)