آیشینآیشین، تا این لحظه: 11 سال و 11 روز سن داره

دخترم،بهترین همدم من

زردی عسلم

تاریخ 92.1.24 توی این تاریخ متوجه شدیم که دختر نازمون زردی داره فورا با خاله مینا و آقا فرشید و دایی مهدی و مامان علیرضا بردیم درمانگاه فارابی چون علیرضا مغازه بود و مشتری داشت نتونست بیاد بالاخره دکتر که آیشین معاینه کرد گفت زردی داره قطره داد اما گفت فرداش هم باید آزمایشش تکرار شه فردای اونروز آزمایشو تکرار کردیم زردی عزیزم بیشتر شده بود و مجبور شدیم دستگاه بیاریم خونه و قرار شد آیشین تا 2 روز زیر دستگاه بمونه خدا میدونه چقدر غصه خوردم دلم میخواست بمیرم مادر علیرضا چنان بی رحمانه و بدون ملاحظه لباسای آیشین درآورد و چشماشو بست و همون جور با گریه فجیع و جیغ عزیزمو انداخت زیر دستگاه دلم طاقت نیاورد بهش با صدای بلند گفتم که چرا اینطوری بچم...
27 مهر 1392
1