آیشینآیشین، تا این لحظه: 11 سال و 15 روز سن داره

دخترم،بهترین همدم من

بیمارستان

تاریخ 92.01.20 فروردین   ساعت 10:30 شب روز سه شنبه 20 فروردین آیشین من و علیرضا  با وزن 3 کیلو و 300 گرم  و قد 49 در بیمارستان خصوصی شمس تبریز جایی که خودمم اونجا دنیا اومده بودم به دنیا اومد عزیزم خوش اومدی بالاخره انتظار به پایان رسید و من و علیرضا بغلت کردیم دوستت دارم دخترم هرگز فراموش نکن که مامانی به خاطرت همه سختی هارو تحمل کرد تا تو رو توی آغوشش بگیره.   ...
19 مهر 1392

خاطره شب اول بیمارستان

سلام فرشته پاکم خوش اومدی به خونمون   عزیزترینم 20 فروردین 92 من دردای شدیدی داشتم که دکترم گفت برم بیمارستان تا بیاد من و بابایی و آنا جون و مامان جون و خاله مینا و آقا فرشید رفتیم بیمارستان خصوصی شمس و زود بستریم کردن و قرار شد عمل سزارین شم اخه مامان جون سرت بالا بود قلبم داشت تند تند میزد گریم گرفته بود کمی از عمل میترسیدم و اینکه زندگی منو بابایی وارد فاز جدیدی از دنیا میشد از خدا سالم بودنتو میخواستم از همه خداحافظی کردم و من و بابایی رفتیم داخل یه اتاق تا لباسای مخصوص بیمارستانو تنم کنم بالاخره زمان خداحافظی با بابایی هم رسید بغلش کرده بودم میترسیدم برم همش آرزو میکردم که کاش بابایی هم اتاق عمل پیشم بود اما نمیشد دلم گرفته بو...
19 مهر 1392
1