عکس های جدید در 6 ماهگی آیشین
وبالاخره از عکاسی مامان وباباش خسته شد و گریه کرد
صبح که بیدار میشی تو تختت اونقدر سر وصدا میکنی تا منم بیدار شم وقتی هم که می بینی بیدار شدم ناز میکنی برام میخندی و زندگی من با خنده نازت دوباره شروع میشه.نفس منی آیشین جون
عاشقانه دوستت دارم و به خاطر وجود نازت خدایم را هزاران بار شکر میکنم.
اولین عکس العمل آیشین با دیدن ماهی (اونم چه ماهی بزرگی )
اول با تعجب نگاه کردی یه نگاه به ما یه نگاه به ماهی
اینجا دیگه کم کم داره از بوش بدت میاد....اه اه
بعدش خواستی مزه شو امتحان کنی که بابایی نذاشت وگرنه.....
ماهی هم قد تو بود تو هنوز داری با تعجب نگاهش میکنی
مثل اینکه چندشت میشد اما باز هم میخواستی دست بزنی بهش شکل دهنت رو هم مثل آدم بزرگا که از چیزی بدشون بیاد میکردی
اینجا بابایی هر کاری کرد که بازم دست بزنی دست نزدی و بدت اومده بود...
عکس پویا جون و محمد حسین
محمدحسین
کوثر جون
و اینم از خودت که خاله مینا ازت عکس گرفته بود